To get down off a high horse: از خر شیطان پایین آمدن!
out of the flying pan into the fire: از چاله به چاه افتادن!
Out of sight; Out of mind: از دل برود هر آنکه از دیده برفت.
A wet blanket: آیه یأس خوان، مثل برج زهرمار.
To carry coals to newcastle: زیره به کرمان بردن!
Dont cry over spilt milk : آب رفته به جوی برنمی گردد.
Curiosity killed the cat : زبان سرخ، سر سبز را به باد می دهد.
You should whistle for it: خوابش را ببینید!
Feel at home: راحت باشید، خانه خودتان است!
A bad thing never dies: بادمجان بم آفت ندارد!
Any port in a storm: کفش کهنه در بیابان نعمت است.
All that glitters is not gold: هر گردی گردو نیست!
Be true and fear not: آن را که حساب پاک است، از محاسبه چه باک است!
Bear's service: دوستی خاله خرسه!
To bwat the air: آب در هاون کوبیدن!
A big head has a big ache: هر که بامش بیش برفش بیشتر!
Bad luck brings good luck: عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد.
Barking dogs never bite: از آن نترس که های و هویی داره، از آن بترس که سر به تویی داره!
Be a pain in the neck: وبال گردن بودن!
Lucky nothing happened: خیلی شانس آوردید که اتفاقی نیفتاده!
There is no place like home: هیچ جایی مثل خانه ی خود آدم نمی شود.
Between pillar and post there may be rescue: از این ستون به آن ستون فرج است!
To rush one's fences: از هول حلیم توی دیگ افتادن، شش ماهه به دنیا آمدن!
Beggers can't be choosers: گداها حق چانه زدن ندارند!
Between two stools one falls to the ground: با یک دست نمی توان دو هندوانه برداشت!
At the foot of the candle is dark: کوزه گر از کوزه شکسته آب می خورد.
As you make your bed, so must lie in it: هر کسی خربزه می خورد باید پای لرزش هم بنشیند!
All is well, that ends well: شاهنامه آخرش خوش است!
After death the doctor: نوشدارو بعد از مرگ سهراب!
Actions speak louder than words: دو صد گفته چون نیم کردار نیست!
:: بازدید از این مطلب : 475
|
امتیاز مطلب : 65
|
تعداد امتیازدهندگان : 22
|
مجموع امتیاز : 22